تورم، رکود، تولید ناخالص داخلی و ملی، تولید ناخالص داخلی واقعی و سرانه تولید ناخالص واقعی مفاهیم و مصادیق اصلی اقتصاد کلان هستند. در مقاله حاضر، این مفاهیم به زبان ساده، بیان شده است.
تورم
تورم به معنی افزایش قیمتها در کل اقتصاد می باشد. این پدیده اقتصادی اصولاً به صورت درصدی بیان میگردد و نرخ افزایش قیمتها در سال را نشان می دهد.
به طور کلی همواره وجود میزان کمی از تورم، مورد انتظار می باشد. چرا که علامت رشد اقتصادی و افزایش تقاضا برای کالا و خدمات است. اما اگر نرخ تورم خیلی بالا باشد، مشکلاتی به همراه خواهد آورد.
اگر سطح تورم خیلی بالا برود، قدرت خرید پول کاهش مییابد و هزینه زندگی بیشتر می شود. معنی و مفهوم، قیمتهای بالاتر برای مواد مصرفی اینست که هزینههای روزمره بسیار گرانتر میشوند.
با افزایش قیمتها، مصرفکنندگان پول کمتری برای خرید کالا و خدمات خواهند داشت و در نتیجه مجبورند عادات مالی خود را تغییر دهند. این تغییرات در سطح جامعه، می تواند سبب کند شدن رشد اقتصاد و در آخر نیز باعث افزایش بیکاری شود.
رکود
در اقتصاد با دو سهم متوالی از رشد منفی تولید ناخالص داخلی (GDP) تعریف میشود.
یعنی فعالیت اقتصادی کاهش مییابد و تولید کل کشور در طول دو سهم متوالی کاهش یافته است.
رکود می تواند سبب افزایش بیکاری و کاهش درآمد و قدرت خرید گردد. با کاهش فعالیت اقتصادی، تقاضا برای کالا و خدمات کمتر می شود و شرکتها به کارکنان کمتری نیاز دارند. این امر سبب افزایش بیکاری در جامعه می گردد. همچنین، با کاهش فعالیت اقتصادی، قدرت خرید پول کاهش مییابد و در نتیجه، قدرت خرید مردم نیز کمتر می شود.
برای جلوگیری از رکود یا خروج از آن، دولتها و بانکهای مرکزی سیاستهای پولی و مالی اعمال می کنند. برای مثال، ممکن است دولت سطح مخارج خود را افزایش دهد یا نرخ مالیات را کاهش دهد تا به رونق بازار یاری برساند. بانک مرکزی نیز ممکن است نرخ بهره را کاهش دهد تا منابع را به بازار هدایت کرده و به رونق آن کمک نماید.
تولید ناخالص داخلی و ملی
تولید ناخالص داخلی و ملی دو مفهوم مهم در اقتصاد کلان هستند. تولید ناخالص ملی در حقیقت ارزش پولی کالاها و خدماتی است که توسط مردم یک کشور در جهان تولید میگردد. اما این شاخص به تنهایی نمیتواند نشان دهنده رفاه در یک کشور باشد.
تولید ناخالص داخلی، از سویی ارزش پولی کلیه کالاها و خدمات نهایی است که در کشوری در طول یک دوره زمانی مشخص تولید میگردد. این شاخص بسیار قابل اهمیت است، چرا که بهترین سنجشگر فعالیتهای اقتصادی در یک کشور می باشد.
با توجه به گزارشهای تولید ناخالص داخلی، میتوان پی برد که کدام بخشهای اقتصاد در یک کشور در حال رشد و کدام بخشها در حال کاهش هستند. این شاخص به سرمایهگذاران کمک میکند تا تصمیمات بهتری در مورد سرمایهگذاری خود بگیرند.
برای مقایسه اقتصاد دو کشور، سرانه تولید ناخالص داخلی واقعی بهترین شاخص می باشد.
تولید ناخالص داخلی واقعی
تولید ناخالص داخلی واقعی یک شاخص مهم در اقتصاد کلان است. این شاخص ارزش پولی کلیه کالاها و خدمات تولید شده در یک کشور را بر اساس قیمتهای سال پایه نشان میدهد.
برای محاسبه این شاخص، ابتدا یک سال را به عنوان سال پایه انتخاب میکنند و سپس ارزش تولید کالا و خدمات نهایی سال حاضر را بر حسب آن سال پایه محاسبه مینمایند. این کار به دلیل تورم است که می تواند به مرور و طی چندین سال متوالی رخ داده باشد و سبب بالا رفتن قیمت کالا و خدمات نهایی شده باشد.
با محاسبه تولید ناخالص داخلی بر حسب سال پایه، اثر تورم در محاسبات حذف میگردد و درک بهتری از تولید ناخالص داخلی به دست میآید.
سرانه تولید ناخالص واقعی
سرانه تولید ناخالص داخلی واقعی یک شاخص مهم در مقایسه اقتصاد دو کشور می باشد. این شاخص با تقسیم تولید ناخالص داخلی واقعی بر جمعیت کشور محاسبه میگردد و نشان دهنده آنست که از جمعیت یک کشور، هر نفر چقدر به تولید کل کشور کمک کرده است.
با استفاده از این شاخص، میتوان بهتر یا بدتر شدن اقتصاد دو کشور را با یکدیگر مقایسه نمود. چرا که اثر تورم بر تولید ناخالص داخلی حذف شده و تولید را به صورت سرانه مشخص میکند.
برای نشان دادن رشد اقتصادی یک کشور طی یک سال، میتوان از شاخص رشد تولید ناخالص داخلی استفاده نمود. این شاخص نشان دهنده آنست که تولید ناخالص داخلی یک کشور در پایان یک سال چقدر نسبت به سال قبل چقدر رشد داشته است.
* مریم فراهانی راد
- مریم فراهانی
- کد خبر 12666
- بدون نظر
- پرینت