به گزارش ‘صدای صادرات‘از خبرآنلاین، یکی از نشریات دولتی اخیرا در گزارشی تحت عنوان «قیمت مرغ در آمریکا و اروپا بیش از ۲ برابر ایران است» نوشته است که «درحالی قیمت مرغ هم اکنون در بازار تهران حدود ۵۵ هزار تومان است که این محصول پروتئینی در اروپا و آمریکا ۳.۳ یورو به فروش میرسد.»
در این گزارش همچنین آمده است: «طی یک ماه اخیر قیمت مرغ در کشورمان بین ۵۰ تا ۵۴ هزار تومان در نوسان بوده که این امر به معنای کاهش ۱۳ هزار تومانی این کالای اساسی نسبت به قیمت مصوب آن است. با این حال قیمت مرغ عرضه شده در بازار آمریکا ۳ دلار و ۵۰ سنت بوده، که اگر قیمت دلار نیمایی (۲۹ هزار تومان) را مبنای محاسبه قرار دهیم قیمت این کالای پروتئینی در آمریکا ۱۰۲ هزار تومان به فروش میرسد، همچنین اگر قیمت یورو نیمایی (۳۱ هزار تومان) را مبنای محاسبه قرار دهیم مشخص میشود قیمت مرغ در کشورهای عضو اتحادیه اروپا نیز همان ۱۰۲ هزار تومان است.»
چنین مقایسههایی، یعنی مقایسه قیمت یک یا چند کالا در ایران با آمریکا یا کشورهای اروپایی برای نشان دادن اینکه قیمت کالاها در ایران پایینتر از برخی از کشورهاست، پیشتر هم دیده شده است. اما باید به نویسندگان چنین گزارشهایی گفت که برای نشان دادن قیمت پایین کالاها در ایران، لازم نیست قیمت مرغ را درنظر بگیرند و اگر به قیمت بنزین استناد کنند بهتر میتوانند منظور خود را بیان کنند!
قیمت بنزین در بسیاری از کشورها چندین برابر ایران است؛ اما باید توجه داشت که این اختلاف قیمتی نه نشاندهنده هنر سیاستگذاران اقتصادی کشور و نه بیانگر رفاه بیشتر ایرانیان است. بلکه یارانهای بودن انرژی و به ویژه بنزین در ایران نشاندهنده عدم توزیع عادلانه و درست یارانه میان اقشار مختلف مردم، اتخاذ سیاستهای تورمزا توسط دولتها و درنهایت هم تحمیل فشار بیشتر بر دهکهای پایین جامعه است.
همچنین معمولا در مقابل چنین گزارشهایی، گروهی به این نکته که درآمد ایرانیان با وجود تورم و ارزش پایین پول ملی بسیار کمتر از آمریکاییها و اروپاییان است، استناد میکنند. برای مثال کاربری در توییتر در واکنش به گزارش مذکور نوشته است: «اگر قیمت مرغ در اروپا ۲ برابر ایران است، حداقل دستمزد کارگر هم ۲۵ برابر دستمزد کارگر ایرانی است.»
برای مثال تصور کنید که شخصی در ایران ۱۰۰ میلیون تومان درآمد دارد. این میزان از درآمد در ایران درصورت تبدیل به دلار، تنها حدود ۲۵۰۰ دلار میشود؛ به عبارت دیگر این میزان از درآمد در ایران درصورت تبدیل به دلار، بسیار ناچیز است. اما باید توجه داشت که قدرت خرید فردی با درآمد ماهانه ۱۰۰ میلیون تومان در ایران بسیار بیشتر از فردی با حقوق ماهیانه ۲هزار و ۵۰۰ دلار در آمریکا است. بنابراین این استدلال هم درست نیست.
از سوی دیگر، برخی درآمد سرانه ایران را با منطقه یورو و آمریکا مقایسه کردهاند.
نمیتوان گفت چنین استدلالی غلط است، اما کامل هم نیست زیرا به دو نکته اشاره نشده است؛ در وهله اول در توییت فوق، درآمد سرانه بر اساس قیمتهای جاری و نه قیمتهای ثابت در نظر گرفته شده است. در درآمد سرانه بر اساس قیمتهای جاری، اثر تورم در نظر گرفته نمیشود، درحالیکه درآمد سرانه بر اساس قیمتهای ثابت بر اساس تورم تعدیل میشود.
همچنین در محاسبه درآمد (GDP) سرانه فقط درآمدها در نظر گرفته میشود و اثر هزینهها محاسبه نمیشود. این درحالی است که شاخص اقتصادی دیگری تحت عنوان درآمد سرانه بر اساس برابری قدرت خرید (PPP) وجود دارد که هم هزینهها و هم درآمدها را محاسبه میکند و معیار درست و کاملی برای مقایسه سطح رفاه در کشورهای مختلف است.
(درآمد سرانه بر حسب برابری قدرت خرید)
بر اساس شکل فوق، درآمد سرانه بر حسب برابری قدرت خرید (PPP) در سال ۲۰۲۱ در آمریکا ۶۳.۶۷۰ دلار، در اتحادیه اروپا ۴۴.۱۳۸ دلار و در ایران ۱۵.۰۰۵ دلار بوده است. بنابراین و بر اساس این معیار، در سال ۲۰۲۱ رفاه زندگی در آمریکا در حدود ۴ برابر و در اتحادیه اروپا در حدود ۳ برابر بیشتر از ایران بوده است.
در آخر باید گفت که با وجود معیارهای کاملا علمی در اقتصاد که تلاش میکنند متغیرهای مختلف را در نظر بگیرند، برای مقایسه کشورها با یکدیگر، از جمله مقایسه ایران با اروپا و آمریکا و بیان اینکه سطح رفاه در ایران پایینتر یا بالاتر از کشورهای غربی است، لازم نیست به قیمت مرغ، تخممرغ و یا سایر کالاها استناد کرد.
- مریم فراهانی
- کد خبر 8159
- بدون نظر
- پرینت